فیلم باز حرفه ای

Jumanji: خوش آمدید به جنگل بسیار بهتر از این بود که هرکسی حق انتظار داشته باشد. آنچه در ابتدا بی روح و بدبینانه به نظر می رسید ، به یک سواری هیجان انگیز و پرتحرک برای خانواده ها و کودکان و نوجوانان تبدیل شد. فیلمبرداری داوین جانسون ، کوین هارت ، جک بلک و کارن گیلان ، فیلمی است که به طور مؤثر بر اساس داستان سال 1995 درباره یک بازی هیئت مدیره جادویی با یک دنباله کمدی مبتنی بر فیلم ، مبتنی بر فیلم ساخته شده است.

به جنگل خوش آمدید بسیاری از فرضیه حواس پرت ساخته است. اما حتی اگر پیگیری های مغذی Jumanji به طرز شگفت انگیزی سرگرم کننده باشد ، این بدان معنا نیست که بدون quirks و اشکالات عجیب آن است. بسیاری از ویژگی های خاص آن توسط بینندگان جوان تر قابل برداشت نیست و اگرچه هیچ کس واقعاً مانع از لذت نیست ، برای کسانی که بچه ها بودند وقتی اولین فیلم در سال 1995 به بازار آمد ، نقص های قابل توجهی وجود دارد که یک بار نمی توان آن را غافل کرد. آنها خال خال هستند. در اینجا مواردی وجود دارد که شما فقط درباره Jumanji توجه می کنید: به عنوان یک بزرگسال به جنگل خوش آمدید.

ام ، سیستم بازی چیست؟

Jumanji: به جنگل خوش آمدید

Jumanji در سال 1996 افتتاح شد ، و ما به سرعت با پسری نوجوان آشنا می شویم که اتاق خواب او مانند همه اتاق خواب های نوجوانان در فیلم ها در معرض فرهنگ پاپ قرار گرفته است. هیچ چیز نمی گوید "نوجوان 1996" مانند اخراج سریع بازی هیئت مدیره Jumanji که پدرش به نفع کنترل کننده قابل اعتماد PlayStation به او می دهد. ما می بینیم که وی در حال بازی Twisted Metal است ، بازی ای که در تاریخ 5 نوامبر 1995 منتشر شد. اما درست هنگامی که برای تعجب از تحقیقات بدیهی که به چنین حقیقتی رسید ، مکث می کنیم ، نگاه خوبی به خود کنسول می اندازیم. هشدار Spoiler: این هیچ پلی استیشن نیست. نزدیکترین دوقلوی آن خنده دار Atari 2600 است ، کنسول آنقدر قدیمی تر که هر کسی که در سال 1996 از فرهنگ پاپ مصرف می کرد ، بلافاصله متوجه می شد و خراب می شود. و کنترل کننده ها وقتی کودکان از مدرسه بیرون می کشند ، از پلی استیشن به مبهم نینتندو-esque می روند. با خنده دار ، آنها می توانند سر یا دم از این قطعه عجیب و غریب ایجاد کنند.

الکس برای این سطح از شگفتی های کودکانه بسیار پیر است

الکس ورکی جوان

معمول است که شخصیت های یک داستان کمی تاریک تر و از خطر کمتری هشیار باشند. اما معمولاً یک فیلم تمام تلاش خود را برای کار با ما انجام خواهد داد. به عنوان مثال ، در اصل جومانجی ، آلن (رابین ویلیامز) ، پیتر (بردلی پیرس) و جودی (کرستن دانست) همه به طور قابل توجهی جوانتر بودند. این امر باعث می شد که آنها احتیاط کمتری داشته باشند.

الکس در حدود 16 یا 17 سالگی است ، اما او هرگز این حقیقت را زیر سوال نمی برد که یک بازی روی صفحه ای برای یک کنسول صادقانه یک شبه جادویی خود را به یک کارتریج بازی تبدیل می کند ، و نه طبل ها و چراغ سبز ناشی از موردی که وی را از خواب بیدار می کند. او فقط بدون فکر دوم به Jumanji می پردازد و سریعاً وارد بازی می شود. به عنوان بیننده ، ما آن را قبول می کنیم ، زیرا ماجراجویی کمدی باید در حال انجام باشد ، اما اگر با خودمان صادق باشیم ، نوجوان دلخراش "بر فراز آن" که ما قبل از این در صحنه معرفی شده ایم ، احتمالاً کمی تردید خواهد بود.

مداخله (و تکرار) رفتار بازی های ویدیویی با زنان

کارن گیلان جومانجی: به جنگل خوش آمدید

به نظر می رسد یک باور مشترک است که صرفاً اذعان به اینکه چیزی بیش از حد وابسته به تپه های کلیشه ای است ، برای واژگون کردن گفتار طوفان کافی است ، اما به ندرت اینگونه است. Jumanji از مارتا به عنوان دهانه سخنرانی استفاده می کند تا از لباس لاغر پوشیده از آواتار وی ، Ruby Roundhouse استفاده کند. اما در عین حال فیلم در حال ارائه این تفسیر در مورد طراحی شخصیت اصلی بازی های زنانه است ، از داشتن یک بازیگر جوان در لباس نامناسب لباس کم اهمیت ، سود می برد. خوشبختانه ، این فیلم از جذابیت خاصی برخوردار است ، و خیلی به عکس های سکسی کارن گیلان تکیه نمی کند ، ترجیح می دهد صداقت پروژه خود را نسبت به شرارت داشته باشد. در حقیقت ، او تکه هایی از لباس های همراهان پسر خود را به خودش اضافه می کند تا احساس راحتی بیشتری در هنگام سفر از طریق جنگل لگد زدن به مرد جنگنده با تکنیک های مبارزه رقص داشته باشد. با این حال ، این یک نمونه بسیار جالب از Jumanji است که می خواهد کیک آن را تهیه کرده و آن را نیز بخورد.

آنها تصور برش را رها کردند

Jumanji: به جنگل خوش آمدید

درست پس از مواجهه با اولین NPC بازی ، Nigel Billingsley (Rhys Darby) ، به بچه ها backstory Jumanji از طریق برش نشان داده می شود. محقق فاسد راسل ون پلت (بابی Cannavale) ، این به بچه ها آگاه می سازد که هدف بازی بازگشت جواهر Jumanji به حرم جاگوار و اجتناب از مردی است که آن را دزدیده است.

ون پالت به طور دوره ای برای شکار کردن و دستور دادن به زیرپوشان خود ظاهر می شود. نکته در مورد بازی های ویدیویی این است که ، هر زمان که شخصیت پخش کننده روی صفحه نمایش نباشد و سمت بد داستان را نشان دهد ، این کار از طریق cutscene انجام می شود. اما از آنجا که این فیلمی است که باید ضمن نگه داشتن اسپنسر و سایر بچه ها در تاریکی ، کل داستان را به مخاطب نشان دهد ، آنها هرگز دوباره از مکانیک برش استفاده نمی کنند. این پویایی دلالت بر احساس ون پلت دارد که این نوجوانان هنگام برنده شدن در بازی ، از وجود خود پاک می کنند. این واقعاً در جنگل کشته یا کشته می شود.

یک عاشقانه کوچک باورنکردنی نوجوان

می توان ادعا کرد که جک بلک قلب این مجموعه است و با بازی Beبا همدلی و اشتیاق صادقانه برای زندگی. این فیلم همچنین می تواند در هنگام استفاده از شوخی هایی در مورد بدن و شکل ظاهری وی ، از محدودیت خود تقدیر شود. بدیهی است که بتانی از داشتن یک آواتار که به نظر می رسد مانند "پیرمرد چاق" است ، خوشحال نیست ، اما به محض پایان کار آزمایشی اولیه ، او فقط به کار با دوستان جدید خود برای رسیدن به خانه می رود. او از بعضی جنبه های عملکرد بدن مرد خوشحال می شود. او مهربان و مشتاق و شیرین است. بنابراین وقتی الکس در نماد رویای نوجوانان نیک جوناس حضور پیدا می کند ، هرچند که توسط جک بلک بازی می شود ، معاشقه آنها احساس ارگانیک می کند. سطح ایثار او وقتی که از یکی از زندگی های خود برای نجات الکس استفاده می کند کاملاً احساس می شود. این نوع ریشه های عجیب و غریب برای عشق توله سگ است که شکوفا بین بلک و جوناس شکوفا می شود ، اما آنها فقط اجراهای اصلی خود را دارند که مقصر هستند.

ادای احترام

رابین ویلیامز جومانجی

در اواسط فیلم ، وقتی نوجوانان توسط ون پالت تنظیم شده اند و هیچ راه واضحی برای پیش روی آن وجود ندارد ، الکس در نماد جفرسون "Seaplane" McDonough (نیک جوناس) ظاهر می شود. او قهرمانان ما را از طریق یک راهرو پر از تله های به موقع به سمت مخفیگاه کوچک خود که از منطقه اصلی بازی Jumanji جدا شده هدایت می کند. حتی اگر او از آنجا که همه زندگی خود را از دست داده است اما در آنجا زندگی نکرده است ، به اسپنسر ، یخچال ، بتانی و مارتا توضیح می دهد که ییلاقی کوچکی که در آنجا زندگی می کند از حاشیه های خوشمزه است ساختاری نیست که خودش ساخته باشد - این یک بار است. متعلق به یک آلن پریش بود. آلن البته شخصیت فقید رابین ویلیامز از اصل جومانجی است. این یک ادای احترام زیبا و لحظه ای است که فیلم ثابت می کند که مهم نیست از نحوه رسیدن به Jumanji ، خواه با بازی بورد یا بازی ویدیویی ، اساساً همان مکان است.

عامیانه anachronistic الکس

نیک جوناس جومانجی: به جنگل خوش آمدید

"او بسیار پرواز است." "او دا بمب." "من مطمئن هستم که آنها دوست دارند با او جیگر شوند." این نقل قول ها و اشاره ای به سیندی کرافورد به عنوان اوج گرمی نوجوانان را به این واقعیت می رساند که الکسی که در جومانجی پیدا کرده اند ، الکس ورایکه است ، که 20 سال گم شده است - و در جهمانجی گیر افتاده است. استفاده از زبان عامیانه منسوخ به این روش بد نیست ، اما در اینجا چند مشکل وجود دارد. یکی این است که فیلم "Gettin 'Jiggy Wit It" در سال 1997 منتشر شد ، نه در سال 1996. مشکل بعدی این است که اگر آنها می خواستند با آن سبک عامیانه به آنجا بروند ، احتمالاً باید از ابتدا شخصیت آنها را از الکس تنظیم می کردند. از فیلم. به جای یك كلید متالیكا ، او احتمالاً باید از بالای تانك Cross Colors پوشیده بود ، و دیوارهای اتاق خواب وی باید در پوسترهای جدید جك و مایكل جوردن پوشانده شده بود. سرهای فلزی توصیف شده خود نمی گویند "بمب دا" است.

یخچال جوان هیچ کاری را مانند کوین هارت بازی نمی کند

Ser'Darius Blain

این واقعیت که نسخه نوجوانان آنتونی "یخچال" جانسون ، Ser'Darius Blain ، سعی در تقلید از رفتارهای کوین هارت ندارد ، به محض فرود آمدن در جهمانجی و کوین روی صفحه نمایش آشکار است ، اما کاملاً آشکارتر مشخص می شود که بچه ها در پایان فیلم به زندگی عادی خود بر می گردند. این گیج کننده ترین چیز است ، زیرا فیلمسازان به وضوح می خواستند این وسیله نقلیه کمدی دوستان BFFs هارت و جانسون باشد. آنها می توانستند به طور خاص برای یک بازیگر با بدنی که به دنبالش بودند ، جستجو کنند که تصور مناسبی از کوین هارت در جیب پشتی خود داشته باشد. شاید Ser'Darius به طور خاص کارگردانی شده باشد که از ستاره کمدی در اجرای خود تقلید نکند ، اما با توجه به اثربخشی بازی نزدیک ستاره های دیگر نسبت به اجرای همتایان جوان آنها ، به نظر می رسد عجیب است که کارگردان جیک کسدان در جهت مخالف برای یخچال و فریزر حرکت کند. .

یخچال قوس ندارد

Jumanji: به جنگل خوش آمدید

صحبت از یخچال و فریزر ، واقعیت بارز دیگر این است که او هیچ قوس واقعی نداشته است. اگر کمی صمیمی باشد ، همه چیز امیدوار کننده است. ما می آموزیم که او از اسپنسر خواسته است تا تکالیف خود را انجام دهد تا بتواند در تیم فوتبال بماند ، اما اسپنسر مکپری را که به راحتی توسط معلمش خراب می شود ، فریب می دهد و یخچال را از این تیم اخراج می کند.

وقتی تنش یخچال و اسپنسر روی صخره ای از جانمانجی به سر می آید ، آنها در یک مسابقه تکان دهنده قرار می گیرند که اسپنسر را یکی از زندگی های خود می داند. با همکاری مشترک در بقیه ماجراجویی ها ، آنها به یک احترام متقابل دست می یابند ، اما در پایان فیلم ، مشکلاتی که منجر به آن رویارویی شد هنوز وجود دارد. بتانی سرگردان است و به دنیای خارج از خودش علاقه مند می شود. اسپنسر عصبی می کند تا فرصتی بگیرد و مارتا را ببوسد ، و مارتا به اندازه کافی شرم آور می شود تا او را ببوسد. یخچال در گروه دوست جدید خود "قد بلند" می شود.

الکس دوباره برمی گردد پارادوکس ایجاد می کند

الکس ورایک بزرگسالان

پایان های شاد بهترین است ، به خصوص در فیلم های خانوادگی. اما پیامدهای بازگشت الکس به لحظه ناپدید شدن وی پس از 20 سال در دام افتادن در جهمانجی قابل توجه خواهد بود. ناپدید شدن وی از این شهر کوچک ، یک سنگ بنای مهم فرهنگی برای همه کسانی بود که در آنجا زندگی می کردند. در ابتدای فیلم چندین بار توسط شخصیت های مختلف ذکر شده است. همه هستندفقط کمی با احتیاط بیشتری به این دلیل که پیرمرد Vreeke ، که زمانی نیرومند و پر از زندگی بود ، پسرش را به طرز مرموزی یک شب سرنوشت ساز از دست داد. اما نه! پس از عمل نهایی فیلم ، این هرگز اتفاق نیفتاد ، به این معنی که جدول زمانی اسپنسر ، یخچال ، مارتا و بتانی در آن زندگی می کردند ، از وجود او چشم پوشی شد و جایگزین این دنیای جدید شد که الکس هرگز از دست نرفت. شاید به همین دلیل است که یخچال از سرنوشت فوتبال خود ناراحت نبود - شاید در این جدول زمانی جدید ، او هرگز از این تیم اخراج نشود!

توصیه شده

بعدی

جنجالی ترین لباس های فیلم توضیح داد

توسط Mansoor Mithaiwala و Amber Petty

لباس شخصیت می تواند از آنچه فکر می کنید مهمتر باشد. این ممکن است به سادگی توجه مخاطب را به خود جلب کند ، یا می تواند به تعریف شخصیت در زمینه فیلم کمک کند - به خصوص در مورد قطعات دوره ای و فیلم های ابرقهرمانی ، که در آن جزئیات نادرست به ظاهر ناچیز می توانند تفاوت زیادی ایجاد کنند (و باعث طغیان عظیم) در اینجا نگاهی به برخی از جنجالی ترین لباس های فیلم در حافظه اخیر و همچنین توضیحات مربوط به وجود آنها می پردازیم.

کارن گیلان - جومانجی

در سپتامبر سال 2016 ، مخاطبان اولین نگاه خود را به یک عکس مجموعه از Jumanji Jake Kasdan: Welcome to the Jungle، یک ماجراجویی جدید با الهام از اقتباس سال 1995 رابین ویلیامز با اقتباس از کتاب کودکان Chris Van Allsburg. در عکس ، دوین جانسون ، کوین هارت و جک بلک هر کدام لباس های مناسب جنگل دارند ... در کنار کارن گیلان ، همبازی ، که پوشیدن لباس های کودک را به خود اختصاص می دهد ، پوشیده است. این عکس انتقاد فوری را برانگیخت و باعث شد گیلان با گفتن به هالیوود ریپورتر ، سعی در خنثی کردن بحث و گفتگو داشته باشد ، "بازپرداخت ارزش آن را دارد ، قول می دهم!"

THR بعداً فاش كرد كه نخستین فیلم برای این فیلم ، كه در ماه مارس در سینما كون به نمایش در آمد ، پیرامون لباس كوچك گیلان را توضیح می دهد. در ادامه نامه می خواند: "این طرح شامل چهار دانش آموز دبیرستانی است که هنگام بازداشت مجبور به تمیز کردن زیرزمین مدرسه خود هستند." "آنها یک بازی ویدیویی قدیمی (به جای یک بازی تخته ای) پیدا می کنند و هر یک شخصیت را برای بازی انتخاب می کنند." شخصیت گیلان دختری خجالتی است که به شخصیت بزرگسال خود تبدیل می شود و - همانطور که بینندگان در اولین تریلر فیلم مشاهده کردند - انتخاب لباس بازتاب روش بازی های ویدیویی زنان است.

جورج کلونی - بتمن و رابین

جورج کلونی - بتمن و رابین

بتمن و رابین جوئل شوماخر یک فاجعه بود ، به بیان راحت آن. طرفداران عناصر کارتون ، گفتگوی وحشتناک و گزینه های ضعیف را کنار بگذارند ، طرفداران هرگز لباس های فیلم- به ویژه نوک سینه های خفاش- را فراموش نخواهند کرد.

شوماخر در ویژه بتمن توضیح داد: "هیچ راهی نیست که بتوانم آن را برای شما توضیح دهم غیر از این که تصور نمی کردم قرار دادن نوک سینه ها روی لباس خفاش ها به عناوین بین المللی باشد". "اجسام لباس - الهام بخش برای آنها مجسمه های یونانی است که دارای اجساد کاملی هستند. و بنابراین ، ما این بدن بی نقص را در لاستیک قالب می زنیم ، و آنها از نظر بیهوشی وابسته به عشق شهوانی هستند. بنابراین ، هرگز برای من پیش نیامد که نوک سینه ها را روی لباس مردها بگذارید زیرا نمی دانستم نوک سینه نر یک قسمت جنجالی بدن است. "

این همه به اندازه کافی منطقی به نظر می رسید - و اگر بتمن و رابین در بسیاری از سطوح دیگر موفق بودند ، مخاطبان می توانستند از حواس پرتی لباس گذشته باشند. افسوس ، این فیلم برای یک دهه محکم ، کل حق رای دادن را به یک دهه محکم اعزام کرد و سالها با هواداران خود را ترک کرد تا بدترین خطای تاریخ سینمای طولانی این فرانچایز را به سخره بگیرند.

رایان رینولدز - فانوس سبز

رایان رینولدز - فانوس سبز

این لباس باعث جنجالی شد که طرفداران دوم نگاهی اجمالی به خود جلب کردند. فانوس سبز همه CGI؟ عکس های اصلی و تریلرهای اصلی فیلم بسیار ناخوشایند به نظر می رسند ، اگرچه استودیو اصرار داشت که این صفحه نمایش شگفت انگیز به نظر برسد ، اما لباس انیمیشن به عنوان یکی از دلایل زیادی برای عدم موفقیت فیلم به طور گسترده نگهداری می شود. ستاره رایان رینولدز بعداً اعتراف كرد كه به گروه CGI اهمیتی نمی دهد. وی خاطرنشان کرد: منظور من این است که ساختن یک فیلم در جایی که در تمام مدت لباس کت و شلوار دستگیر دارید ، وحشیانه است. "من حتی تا اولین تریلر حتی نتوانستم کت و شلوار Green Lantern را ببینم. حتی هرگز نمی دانستم که چه چیزی به نظر می رسد."

فیلمسازان می خواستند کاری جدید برای یک ابرقهرمان انجام دهند ، و نگلا دیکسون ، طراح لباس ، با این ایده آشنا شد که کت و شلوار قدرت او در بیرون از بدن است - یک ایده جالب ، اما جلوه های ویژه فقط به نتیجه نرسیدند ، و دیکسون موافقت کرد . وی به یاد می آورد: "ما به معنای واقعی کلمه مانند آنچه شما در استودیو مجسم می کردید عمل می کردیم ، اما ما آن را با رایانه انجام می دادیم." "از بسیاری جهات ، ما همه اصول مشابه را دنبال می کردیم ، اما شما هرگز نتیجه ملموس که از ساختاری که در یک خانه لباس انجام می دهید دریافت نکردید."

Rebel Wilson - Pitch Perfect 3

Rebel Wilson - Pitch Perfect 3

حتی قبل از این که Pitch Perfect 3 راهی سالنهای سینما شود ، این محصول به دلیل تبعیض احتمالی در برابر ستارگان به اندازه خود ، به دلیل تبعیض بالقوه ظاهر شد. Rebel Wilson عکسی از خودش را به صورت آنلاین در کنار هم ستاره های بریتانی اسنو و کریسی فیت منتشر کرد؛ در حالی که دو نفر آخر لباس آستین دار داشتند ، ویلسون در آستین کوتاه بود. این عکس باعث اتهامات اندازه شدتبعیض ، از آنجایی که ویلسون طرفدار عمومی برای تصویر سالم بدن زن بوده است ، تبعیض می یابد.

این جنجال هنگامی شدت گرفت که مردم خاطرنشان کردند که استر دین ، ​​یکی از همبازی های ویلسون ، همچنین در عکسی که در فید اینستاگرامش منتشر شده است ، یک نسخه آستین مشابه از ملوان راه راه راه راه پوشیده است. سالوادور پرز ، طراح لباس ، سرانجام برای آزمایش و خاموش کردن آتش به توییتر رفت. پرز نوشت: "من به هر بازیگری اجازه می دهم که لباس خود متناسب باشد ، این انتخاب آنها بود". "Rebel ، Ester & Hana Mae آستین می خواستند." در عکس دیگری که توسط کلی جکلی ارسال شده است ، هر یک از ستاره ها با پوشیدن انواع سبک های مختلف در همان ملوان بالا دیده می شوند. به نظر می رسد که عکسی که در وهله اول بحث و جدال را برانگیخته است ، ممکن است خارج از متن باشد.

مارگوت رابی - تیم خودکشی

مارگوت رابی - تیم خودکشی

اولین نمایش بزرگ هارلی کوین در مجموعه خودکشی دیوید آیر یکی از بزرگترین قرعه کشی های فیلم بود ، به خصوص که مارگوت رابی در آن بازیگر شرور مشهور بود. مانند سایر شخصیت های کمیک بوک ، توجه بسیاری از رسانه ها به لباس فیلم او معطوف شد - به خصوص میزان حضور آن.

وقتی روبی در مورد لباس بغل بدنش از او سؤال شد ، روبی به نیویورک تایمز گفت "او شلوار جالبی را پوشیده است ، زیرا درخشان و سرگرم کننده هستند" ، اما این بدان معنی نیست که وی لزوماً از این تجربه لذت می برد. "به عنوان مارگو ، نه ، من دوست ندارم آن را بپوشم." "من هنگام ناهار من برگر می خورم ، و بعد می روید صحنه ای را انجام دهید که در آن تی شرت سفید خیس شوید و در یک تی شرت سفید خیس شوید ، خیلی چسبناک است ، و خودتان نسبت به آن آگاهی دارید."

آیر دیدگاه خود را ارائه داد ، گفت که "فکر نمی کند لباس های جین مناسب برای آن شخصیت باشد" و اصرار داشت که رابی درک کند "این بخشی از نمادنگاری است". او ممکن است یک نکته را داشته باشد: هارلی در ابتدا در بتمن کت و شلوار جیبی پوشید: سری انیمیشن ، اما با گذشت سالها ، کمد لباس او به دلیل تغییر شخصیت از یک جادوگر به یک نماد سکس در صنعت کمیک بوک تغییر کرده است. در حال حاضر او را به هالیوود ، شلوار داغ و همه راه است.

مرلین مونرو - خارش هفت ساله

مرلین مونرو - خارش هفت ساله

عکس های همه از ماریلین مونرو که در لباس مشکی آزاد با لباس سفید متوقف شده است در ایستگاه مترو ایستاده است. شات فیلمبرداری شده برای انتشار مونرو در سال 1955 با عنوان "هفت سال خارش" کاملاً عمدی بود - اما فیلمسازان تصور نمی کردند که چنین تحریکاتی ایجاد کند.

این یک نبوغ به وجود نیاورد تا بفهمد که فیلمبرداری مونرو در ملاء عام ممکن است حواشی برای The Seven Year Itch ایجاد کند ، بنابراین آنها در یک خیابان واقع در نیویورک شلیک کردند ، 100 عکاس را دعوت کردند و اجازه دادند جمعیت بیش از 2000 نفر این فیلم را تماشا کنند. عکاس جورج زیمبل در آنجا بود و گفت که جمعیت "50s وحشی" (نوعی شور و شوق و مودبانه تر از آنچه امروز از میان جمعیت می بینیم) رفتند هر بار که لباس مونرو پرواز می کرد. جمعیت عاشق مریلین بودند و او به راحتی عکس را دزدید ، اما یك مرد یقیناً هوادار شیرین کاری نبود.

ستاره بیس بال ، جو دی مگگیو ، همسر مونرو در آن زمان ، به طور غیر منتظره ای به مجموعه سرسخت رسید. پس از تماشای همسرش که از او غافل شده و از او هول شده بود ، وی تصمیم گرفت به همراه دوست و ستون نویس خود والتر وینچل را ترک کند. زیمبل با بیان این لحظه ، یادآوری کرد: "آنها خیلی علناً مرخص شدند و همه چیز برای خروج از آنها متوقف شد ... حال و هوای تغییر یافته در مجموعه وجود داشت و همه می توانستند آن را احساس کنند." طبق گزارش نیویورک تایمز ، مونرو و دی مگگیو پس از فیلمبرداری درگیر جنگ وحشتناکی شدند و روز بعد به مجموعه ، مونرو برای پوشاندن کبودی ها به آرایش نیاز داشت. گرچه لباس آشکار تنها مشكل ازدواج نبود ، اما به نظر می رسید كاه شتر را شكسته است ، زیرا مونرو سه هفته پس از صحنه بدنام به طلاق پرداخت.

در مورد لباس ، ویلیام تروویل ، طراح لباس ، تصور نمی کرد این خاطره انگیزترین قطعه او باشد. او مراقبت كرد كه به مونرو لباسي بدهد كه طبيعت شيرين و بي گناه او را منتقل كند ، در حالي كه هنوز هم اجازه مي داد كه جنسي او را بدرخشد. این لباس با قلاب فلزی پوشانده شده و در کرپ عاج ساخته شده است. به طرز عجیبی ، عاج از فیلم سفیدتر از سفید به نظر می رسد ، بنابراین هر شخصیت مریلین مونرو سالهاست که اشتباه می کند. علیرغم کار مفصل ، Travilla همیشه آنرا "لباس احمقانه" می نامد و به نظر نمی رسید همه هیاهو را درک کند.